گپ و گفتگویی با دکتر علی احمدی، پیرامون سبک زندگی اسلامی ایرانی:
تحقق سبک زندگی اسلامی ایرانی، مستلزم گفتمان سازی است.
چگونه بياييم سبک زندگی بزرگان را سر لوحه كارمان قرار بدهيم و برنامههايي را طراحي كنیم كه بشود در اين وضع موجودي که آسيبپذير هستيم و نقاط ضعفي داريم
بتوانيم حركتي كنيم به سمت وضع مطلوب خداپسندانه كه در زندگي نوعي كه ما ايرانيان مسلمان بايد وجود داشته باشد و در اين اثنا ما نياز به گفتمانسازي داريم، نياز به اين داريم كه يك حركت اجتماعي را شكل بدهيم و خود مردم باشند كه نقشآفرين اصلي در اعتلای سبک زندگی خویش هستند و همچنین گروههای مرجع میباشند كه ميآيند و كمك ميكنند و اول زندگي خودشان را با زندگي اسلامي در عصر حاضر براي ايراني كه ميخواهد اسوه باشد و ميخواهد الگو باشد تنظيم ميكند و بعد هم در رفتارهاي خودشان بهگونهاي عمل ميكنند كه جوانهاي ما، نوجوانان ما، دختران ما و پسران ما ميآيند آنها را از خودشان سبک زندگی خودشان را از آنها الگو ميگيرند و در زندگي خودشان در جهت رضاي الهي پيش میبرند.
رسانهها ميتوانند در اينجا بسيار نقشآفرين باشند، قوانين و مقررات خيلي ميتواند پشتيباني كننده باشد. فناوري ها مي توانند صددرصد نقشآفرینی كنند و ما در عصري قرار داريم، در شرايطي قرار داريم كه درست است كه انسان مختار است، درست است كه اراده انسان مي تواند تعلق بگيرد كه كاري را انجام بدهد يا ندهد ولي واقعيت اين است كه اين اراده در چنبره و تحت سيطره عوامل محيطي است.
از فناوري هاي رسانه اي، از پيام هاي مختلفي كه واصل میشود، از تصاوير مختلفي كه به چشم انسان ها مي خورد و از اقصا نقاط دنيا ما الان از طريق اينترنت و ماهواره و امثالهم ديده مي شود و جوان هاي ما تحت تأثير آن قرار مي گيرند. تا قوانين و مقرراتي كه به اصطلاح براي كسب و كار ما حاكم است، بر بانك ما حاكم است، بر اقتصاد ما حاكم است، بر مدرسه داري ما حاكم است، بر شيوه تعليم و تربيت ما حاكم است تا تربيت خانوادگي ما، تا تعاملاتي كه در محيط باصطلاح اداره داريم، توي محيط خانه داريم، همه اين ها در رفتار جوانان ما برآيندشان تأثير دارد.
در اين كه اراده آنها چگونه تعلق بگيرد، تأثير دارد. الان ما نمي توانيم مثل گذشته باشیم، ديدگاهمان اين بود كه اگر اعتقاد كسي درست شد، اگر باورهاي كسي درست شد، آن ديگر رفتارش درست مي شود و دائم تأكيدمان بر اين بود كه برويم و روي اعتقاد افراد كار كنيم.
روي بينش افراد كار كنيم تا گرايش آن ها به تبع متمايز شود به طرف خوبي ها، حسنات، به فضائل. بايد دور شود از رذايل، دور شود از سيئات، اما الان شرايط محيطي به گونه اي هست، آنقدر پديده ها در پيرامون آدم ها وجود دارد كه اين پديده ها نمي گذارند كه توجه فرد متمركز شود روي اعتقادات او. هر كدام به يك سبكي دعوت مي كنند.
و الان عوامل محيطي به شدت تأثيرگذار هستند در رفتارهاي افراد. افراد چيزهايي مي بينند در اقصا نقاط دنيا از طريق رسانه ها، مي خواهند. اينكه پيشينه تاريخي کشور و منابع در دسترس ما چقدر پاسخگوی نیازها و تمیلات آنهاست، اصلاً قابل اعتنا نیست. جوان ما، نوجوان ما هر خوبي كه ببيند، هر زيبايي كه ببيند به تبع آن فطرت جمالدوستي كه دارد، به سمت آن فطرت پاكي كه دارد، همه اينها را ميخواهد.
نمي نشیند تجزيه و تحليل كند كه آيا آباء و اجداد ما به اندازه كافي كار كردند یا در خواب غفلت بودند!! اگر پيشرفتي در جايي وجود دارد، (آن دوراني كه به اصطلاح شاهان ما مردم را به خواب خرگوشي فرو بردند، آنها را چه كسي ميخواهد جبران بكند). هر چيزي كه به عنوان يك سمبل پيشرفت تلقي شود، همه آنها را جوانان ما از مسئولين مطالبه ميكنند و مجال اينكه شما بتوانيد افكار نوجوان و جوان را با حوصله و قدم به قدم شكل دهي و به تبع آن به طرف گرايش هايش كه گرايش هاي نيكويي شود، به دنبال آن رفتارهاي اسلامي ورود كند، كم شده است.
اراده ها عمدتاً، در چنبره رسانه هاست. در تحت تأثير محيط پيرامون است. تحت تأثير گروههاي مرجعي است كه الزاماً خودشان را به اسلام وفق نميدهند و سمبلي از خداي ناخواسته غربزدگي و موارد اينچنيني هستند. در اين فضا ما بايد گفتماني شكل دهيم كه زيرمجموعه گفتمان انقلاب اسلامي باشد. زيرمجموعه اسلام ناب محمدي (ص) باشد.
و در عين حال بتواند پاسخگوي اين شرايط باشد و اين كاري است دشوار براي اعتلاي سبك زندگي و شيوه تعاملات اجتماعي، رعايت حقوق آحاد جامعه، به كمك اينها بيايند و اين بشود يك كمك عمومي. اين بشود سكه رايج جامعه. اين بشود كانون توجه اقشار مختلف جامعه.